شیرین سیدی | شهرآرانیوز؛ حاجداوود یکی از شیعیان بمبئی هندوستان است که ۹۷ سال پیش به قصد زیارت آستان ملائکپاسبان حضرت رضا (ع) به مشهد میآید. خیال داشته است مثل هزاران زائری که میآیند، زیارتی کند، سوغاتی بخرد و برگردد، اما حرم مطهر و صحنوسرایش آنقدر زیبایی داشته است که او را دستبهقلم میکند تا به مدد جوهر و کاغذ، هرآنچه را دیده است، برای آیندگان ثبت کند؛ آیندگانی که مشتاقند و پای آمدن ندارند.
حاجداوود در سال ۱۳۰۵ خورشیدی خاطرههایش را مینویسد، بیآنکه بداند آن سطرها روزی، بخشی از تاریخ برای شناختن وضعیت حرم مطهر در قرن گذشته میشوند.
«الحمدا... ساعت ۴:۳۰ عصر به مشهد مقدس رسیدیم. گنبد طلایی حرم مبارک از فاصله پنج تا هفت مایلی نمایان بود و با تابش خورشید شکوه بیشتری پیدا میکرد. همه ما این صحنه وصفناشدنی را دیدیم و به بارگاه حضرتش، ادای احترام کردیم». این نخستین سطر حاجیداوود هنگام رسیدن به مشهد است و آنگونه که در ادامه آورده، در خانه متولیباشی آستانه که از دوستانش بوده است، اقامت میگزیند و بعد از ساعاتی، پا در کوچههای تنگ و باریک مشهد میگذارد تا به دیدار دوست نائل شود: «هرگز آن تابستان طلایی و روز بهیادماندنی نهم آگوست ۱۹۲۶ میلادی (۱۷ مرداد ۱۳۰۵ خورشیدی) را که برای اولینبار آن جایگاه مقدس را دیدم، فراموش نمیکنم.
به محض ورود به صحن مسجد گوهرشاد، خود را محصور در مناظر زیبایی یافتم که از همه طرف، ما را احاطه کرده بود. صحنها و روضه مبارک همچون بهشت روی زمین بود و فضای بزرگی داشتند. هنگامی که وارد مسجد گوهرشاد شدیم، هنوز به سر شب خیلی مانده بود؛ البته زائران، نماز ظهر و عصر را خوانده، در یک طرف صحن، واعظان مشغول موعظه بودند.
برخی در حال دعا [بودند]و عدهای هم با صدای بلند، زیارتنامه یا قرآن میخواندند. ما از صحن مسجد گوهرشاد مشرف شدیم به صحنی که در زمان فتحعلیشاه قاجار ساخته شده و به صحن نو معروف است. هر سه صحن در اطراف حرم مبارک قرار گرفتهاند و درمجموع پانزده در دارند. صحنها چنان وسیع هستند که بیش از ۵۰ هزار نفر در آنها جای میگیرند». او سپس این شعر را ترنم میکند که: «بهشت روی زمین، مسجد گوهرشاد است/ به هرکجا که نظر میکنم، دری باز است».
حاجیداوود اشک میریزد و چند رکعتی نماز زیارت بهجا میآورد و بعد پرسانپرسان راه روضه منوره را پیش میگیرد: «بیشترین نمازجماعت و مجلس وعظ هم در مسجد گوهرشاد و صحن آن برگزار میشود. از داخل این صحن، وارد حرم مطهر شدیم. اولین درِ بزرگی که از آن داخل شدیم، از نقره ساخته شده بود. ۱۰ فقره در دیگر همانند این در، اطراف حرم قرار دارد. پس از ورود به روضه مبارکه، وارد دارالحفاظ میشویم و زیارتنامه را در اینجا میخوانیم. در اطراف حرم جایی که قبر حضرت قرار گرفته، ۱۰ رواق قرار دارد».
ناگفته نماند که اشتیاق او برای تماشای ضریح سبب نشده است که زیباییهای شگفتآور در معماری حرم رضوی را از قلم بیندازد و از آنها نگوید: «درها و ورودی رواقها را درِ ورودی رواق، وصل به روضه منوره، هم به اندازه چهارپا از دو طرف، روکش نقرهای دارد و حدود ۱۰ پا بالاتر از آن با روکش طلا تزیین شده است. دورتادور ضریح در دو طرف بالای قبر مبارک، نیز دوتا تاج مرصع گوهرنشان گذاشتهاند.
در رواق ضریح مبارک حرم مطهر، دو درِ دیگر با همان ویژگیهای در فوق نصب است. پایینپا و پشتسر حضرت هم یک جام الماسنشان روی ضریح قرار داشت. یک محفظه شیشهای، حاوی جواهر قیمتی حدودا به ارزش ۱۰ لک روپی (یکمیلیون روپیه) هم به دیوار بالای سر حضرت نصب کرده بودند. چشمانداز ضریح مبارک چنان باشکوه بود که انسان در برابر آن به خشوع میافتاد. دیوارها و سقف رواقها پر از حکاکی و قلمزنی و نقوش است.
آیینهکاریهای گرانقیمت که سر به صدهاهزار روپی میزند، سطح دیوارها و سقفها را پوشانیده است. ایوان جنوبی صحن عتیق به اندازه ۳۰پا عرض و ۴۵پا طول (هر پا حدود ۳۰ سانتیمتر است) طلاکاری شده است. این عملیات طلاکاری به دستور یکی از پادشاهان مشهور ایران، یعنی نادرشاه، انجام گرفته و جز این، جویباری از وسط صحن میگذرد که پنج حوض داخل صحن را پرآب میکند. این شبکه آبرسانی به دستور شاهعباس دایر شده است.
در وسط صحن، سقاخانهای قرار دارد که گنبد آن توسط فردی ناشناخته به نام «امیدوار» طلاکاری شده است. همانند صحن عتیق، صحن دیگری در شرق روضه مبارکه قرار دارد که آن را هم به دستور فتحعلیشاه قاجار ساختهاند. دیوارهای ایوان غربی این صحن هم که به حرم مطهر وصل است، مطلاست. درِ بالای مرقد مطهر هم گنبد طلایی بزرگی قرار دارد که اندازه دایره گنبد حدود پنجاه پاست، درحالیکه ارتفاع گنبد از پشتبام تا رأس آن ۷۵پاست، بهطوری که از فاصله بسیار دور دیده میشود. این گنبد و برخی بیوتات دیگر نیز توسط شاهعباس ساخته شدهاند.
این پادشاه خیلی علاقهمند به زیارت بود و سهبار به زیارت مشهد آمد. در آخرین سفرش که در سال ۱۰۱۱قمری رخ داد، به نشانه احترام به امامرضا (ع)، از پایتخت خود اصفهان تا مشهد، نزدیک به ۱۲۰۰مایل را پیاده پیمود. در خلال این مسافرت هرکجا توقف میکرد، دستور ساختن کاروانسرا و مرمت جادهها را میداد و در هنگام توقف در مشهد هم مانند خدام، در اماکن متبرکه خدمت میکرده است».
حاجداوود در سفرنامهاش، روایتی هم درباره گنبد ا... وردیخان نوشته است: «در اطراف بارگاه امام، رواقی به نام گنبد ا... وردیخان است که داستان جالبی دارد. گفته میشود در سال ۱۰۰۰هجریقمری که شاهعباس به مشهد آمده بود، شمشیرش را به فقیر کوری به نام ا... وردیخان هدیه میدهد.
فقیر که نمیدانسته هدیهکننده شاه است، پس از لمس شمشیر احساس میکند که این شمشیر باید از جنس نقره و بسیار گرانبها باشد. پس میگوید اینطور به نظر میرسد که شما این شمشیر را به اضافه اشیای قیمتی دیگر از خزانه شاهعباس دزدیده باشید و حالا با گذاشتن آن در دست من، میخواهید مرا بهعنوان دزد قلمداد کنید، بنابراین من این شمشیر را قبول نمیکنم. مشاهده این تیزهوشی فقیر کور، شاه را بر آن میدارد تا از وی بپرسد چه مدت بر سر این مزار به گدایی مشغول است.
فقیر جواب میدهد که تقریبا بیست سال است. شاه دوباره میپرسد که چگونه است پس از بیست سال مجاور بودن، هنوز اینجا هستی و درکنار این مزار شریف گدایی میکنی، اما چشمانت شفا نیافته است؟ حالا من به داخل حرم میروم و وقتی از زیارت برمیگردم، اگر چشمانت شفا نیافته باشد، با همین شمشیر دونیمهات کرده و به دو طرف همین در آویزان میکنم. فقیر با این گفتههای شاه، سخت میترسد و با حالت گریه و تضرع از امامرضا (ع) شفا میخواهد و به برکت توجه حضرت و قدرت لایزال الهی، چشمانش بینا میشود.
هنگامی که شاه از زیارت بازمیگردد، میبیند که فقیر بینا شده، پس خوشحال شده و به او صله بزرگی میدهد. ا... وردیخان هم با انعام پادشاه، ثروتمند میشود و یک رواق درکنار حرم مبارک بنا میکند. او همچنین جایی برای دفن خود در رواق درنظر میگیرد تا پس از فوتش او را در همانجا دفن کنند که چنین میشود». البته درست ماجرا این است که ا... وردیخان یکی از رجال درباری و از سرداران حکومت صفوی بوده است که این بخش از حرم، یادگار و باقیاتصالحات اوست.
ظهر روز نخستین زیارت، حاجیداوود برای خوردن ناهار به مهمانسرای حضرتی میرود. او در اینجا اطلاعات خوبی هم درباره پذیرایی از زائران راههای دور و نزدیک میدهد؛ اطلاعاتی که نشان میدهد حریم حرم مطهر در یک قرن پیش، چگونه و با چه تعداد خادم اداره میشده است: «امور مربوطبه خدمت در اماکن متبرکه برعهده ۱۵۰۰خادم است که بهنوبت، صحن را نظافت میکنند، قرآن میخوانند و سایر وظایف محوله را انجام میدهند. زائری که تازه به مشهد وارد میشود، یک وعده غذا در مهمانسرای حضرت مهمان خواهد بود.
درآمد سالانه حرم مبارک آستانقدس به اضافه درآمد حاصل از املاک، چیزی حدود ۱۵۰هزار تومان میشود که تقریبا برابر با ۴۵۰هزار روپیه است. این درآمد علاوهبر حقوق مستخدمین و کارگران، صرف تعلیمات مذهبی یعنی کمک به طلبهها و واعظان و خرج دارالشفای حضرت نیز میشود. حقوق کارکنان حدود ۱۰هزار تومان (برابر با ۳۵هزار روپیه) است. در این زمان، کمیسیون مدیریتی تشکیل شده است که شاه ایران در پایتخت، ریاست آن را برعهده دارد و نماینده وی در مشهد به امور آستانقدس از طرف وی رسیدگی میکند».
سطرهای بعدی سفرنامه حاجداوود درباره حرم مطهر رضوی به موضوع روشنایی حرم، سلام لشکر خراسان به حضرت و عزاداری ایام محرم اختصاص دارد: «روشنایی روضه مبارکه در شب بهوسیله یک ژنراتور برق انجام میگیرد که توسط مادر آقاخان اهدا شده است. در روزهای پنجشنبه، افراد لشکر را که پادگان آنها در کنار شهر است، برای زیارت به حرم میآورند.
ساعت۳ بعدازظهر سربازان بهطور منظم و باصلابت، صفبهصف برای زیارت وارد شده، برای نماز در صحن، صف میبندند و یکی از خدام روی منبر برای آنها زیارتنامه میخواند. پس از آن سربازان به بارگاه علیبنموسیالرضا (ع) ادای احترام میکنند و از صحن خارج میشوند. در چهلم امامحسین (ع) هم مراسم عزاداری برگزار میشود و غلغله عجیبی است؛ چنانکه در روز وفات حضرت امامرضا (ع) یعنی ۲۹صفر نیز شاهد برپایی مجلس سوگواری باابهتی بودیم.
در شب بیستونهم هزاران نفر در صحن عتیق، گرد آمده بودند و رأس ساعت ۹شب، درهای صحن بسته شد، بهطوریکه هیچ ورودوخروجی امکان نداشت. پس از حدود نیمساعت یکی از مداحان یا ذاکرین، خطبه مخصوص شب وفات حضرت را خواند و با وجود جمعیت زیاد، سکوت خاصی حکمفرما بود که صدای خطبه بهخوبی شنیده میشد. خدام در دو صف روبهروی هم دورتادور صحن میایستند. در وسط آنها نیز یک صف میانی از خدام که حدود ۱۵۰نفر هستند، قرار میگیرند.
در این مراسم همه خدام حضرت که ۱۵۰۰نفر هستند، حضور دارند و هرکدام با شمعی روشن علاوهبر روشنایی صحن، شکوه و جلوه خاصی به مراسم میدهند. به نظر میرسد صدها لامپ با یک کلید برق روشن شده است. پس از ادای خطبه، ۱۵۰خادمی که در وسط صف ایستاده بودند، شروع به حرکت کرده، با نوحهخوانی به فارسی و ترکی، توجه جمعیت را به خود جلب میکنند. آنها سه دور این حرکت آرام و محزون را انجام میدهند، بهگونهایکه میتوانم بگویم در تمام عمرم هرگز مراسمی به این عظمت ندیدهام.
پس از ختم مراسم، همه مردان و زنان مؤمن با حالتی متأثر و قلبی آکنده از حزن و اندوه، صحن را ترک میکنند. گفته میشود در شب تولد حضرت رضا (ع) نیز چنین مراسمی برگزار میشود؛ زیرا یازدهم ذیالقعده برای مردم خراسان، روز بزرگ و باشکوهی است. همانند خطبه شب وفات (شهادت) حضرت رضا (ع)، در شب عاشورا نیز مراسم مشابهی در صحن اجرا میشود و زوار علاقهمند بسیاری در چنین شبهایی در مشهد هستند».